کویر براى حضورت نورانى مىشود و پنجرهها به شوق رویت، نیمهشبی را بهسوی خورشید باز نمىشوند. کوچهپسکوچههای قم به یمن حضورت نورانى مىشوند و سروهای آزاد به احترامت قیام مىکنند.
آرامآرام، بر پهنه کویر حضور پر ولایت شکوفه میدهد؛ غربت به یمن غریب معنا مىیابد.
دلم میخواهد برایتان از بانویى سخن بگویم که خیال سبزتان نیمهشبی بر اقامهی سبزش سلام مىدهد و در آینه حرمش چهره آراید.
برایتان از بانویى سخن مىگویم که همانند زینب علیهاالسلام که براى قیام قربانى داد و خورشید عاشورا را با صبرش تعریف کرد، او هم با قدمهای پر حیاتش، به سرزمین کویرى قم حیات بخشید و در رگ ایرانیان خون حمایت از ولایت را جارى ساخت.
برایتان از بانویى سخن میگویم که به یمن حضورش، شهر قم، مرکز صدور علم و دانش علوى شد و محل رشد و بالندگى.
برایتان از بانویى سخن میگویم که بارگاه زیبایش، پناهگاه دلهای عاشقى است که شبهای چهارشنبه در جمکران بیتوته میکنند. به نیابت از شیعه در نیمهشبهای کویرى قم، سر بر آستان حرم حضرت دوست میسایند و براى ظهور گل نرگس دعا میکنند و از بانوى کرامت، براى شکوفه دادن درخت اجابت استمداد میطلبند.
معصومه …
معصومه تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاهها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت.
معصومه نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه میگیرد، معصومه، روزگار دلدادگى است و از غربت به قربت رسیدن.
معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصهی با زینب همسفر شدن.
معصومه فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگین ایران است که در قم، شهر اقامه میدرخشد.
معصومه ضریب بالاى ارادت به ولایت است، معصومه، قصهی بلند مدینه تا مشهد است.
معصوم انتهاى متبلور است. معصومه سرسلسلهی تنهایى است، معصومه فانى فى الله است…