به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران دفتر امور ایثارگران، بیست و ششمین کارگاه مجازی با موضوع «شادکامی واقعی چیست؟» برگزار شد.
در این کارگاه که جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱ با شرکت اعضای هیئتعلمی و کارکنان دانشگاه برگزار شد. دکتر عباس عبداللهی، عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا در اولین جلسه مبحث شادکامی در خصوص میل به لذتجویی در انسان از ابتدای پدیده خلقت و تغییرات این نیاز در اعصار مختلف زندگی بشر گفت انسان در اعصار مختلف همواره به دنبال افزایش لذت لیمبیک بوده است. در عصر انقلاب کشاورزی به دلیل یکجانشینی، افزایش محصولات غذایی این لذائذ به حد بسیار بالایی افزایش یافت تا آنجا که حیات انسان و ادامه نسل به خطر افتاد، به همین دلیل بشر خودکنترلی (خویشتنداری) را در برنامه زندگی خود آغاز کرد این شرایط ادامه داشت تا انقلاب صنعتی به دلیل وقع جنگهای جهانی اول و دوم فقر، قحطی و مصائب پس از جنگ بهویژه در کشورهای اروپایی بحث ریاضت کشی به میان آمد تا علاوه بر تحمل سختیها، بازسازی کشورها انجام شود. بهمرور و با توجه به شرایط اقتصادی شرکتها و کارخانهها کالاهای خود را بر مبنای تولید کالای باکیفیت و بادوام به بازار ارائه کردند، تا آنجا که در دهههای اخیر به دلیل کیفیت بالا و دوام کالاها، نیاز مردم برای کالا و تقاضا کاهش یافت و شرکتها و تولیدکنندهها در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند، پس بهناچار تصمیم به تغییر سیاست خود در تولید شدند و کالاهای خود را با تنوع بالا و کیفیت پایین به بازار عرضه کردند. وی ادامه داد: در این دوره به دنبال کسب لذت و نیاز به مصرف و با توجه به محصولات بیکیفیت و متنوع بازار حس مصرفگرایی هرچه بیشتر در جوامع نمایان شد و این فلسفه به وجود آمد که برای اینکه از زندگی لذت ببریم باید در حال زندگی کنیم، مصرف کنیم، با ایجاد چرخ تولید و افزایش اشتغالزایی اقتصادی پویا داشته باشیم تا بقا داشته باشیم و شعاری که بهشدت رایج شد «نه به گذشته فکر کن و نه به آینده، فقط حال را دریاب».
دکتر عبداللهی فارغ از هر نوع سوگیری نسبت به این فلسفه افزود: با وقوع اتفاقات مختلف در اعصار مختلف زندگی بشر، تغییر در نیازها و میزان احساس لذت از کامیابی ها، لازم شد فلاسفه وارد شده و روی وقایع و تأثیر آن تحقیق و مطالعه کنند و آن فلسفه را در جامعه، اقتصاد، هنر، مسائل روانشناختی و … رایج کنند و با فرهنگ سازی حس رضایتمندی افراد در جامعه افزایش یابد. با توجه به مطالب گفتهشده این سؤال مطرح می شود با توجه به پیشرفت فناوری و نیاز به مصرفگرایی و فلسفه تولید و اقتصاد و افزایش نیاز به کسب لذت در زندگی «آیا شادکامی و خوشبختی کسب لذت لیمبیک نیست»؟
وی افزود: ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد، آیا فردی که با تلاش و کوشش بهسختی رتبه قهرمانی در ورزش را کسب کرده و فردی که با تلاش کمتر با کمک و نفوذ دیگران رتبه قهرمانی را به دست آورده هر دو به یکمیزان احساس لذت و شادی میکنند؟ قطعاً پاسخ خیر است. چون نفر اول برخلاف نفر دوم که حس لذت لیمبیک را تجربه کرده، احساس لذت پیچیدهتری دارد و احساس شادکامی میکند.
وی با ذکر مثالهای دیگری ادامه داد: علیرغم پیشرفت فناوری و رفاه اقتصادی در امریکا مصرف داروهای ضدافسردگی به چندین برابر دهههای گذشته در این کشور رسیده، از طرفی مرگ ناشی از سوءمصرف مواد مخدر و الکل چند صد برابر شده است. همچنین آمار بالای شیوع افسردگی در کشورهای اسکاندیناوی علیرغم امکانات بالای رفاهی به ما می گوید «کسب لذت لیمبیک بهتنهایی باعث احساس خوشبختی و شادکامی در فرد نمیشود». سؤال اساسی این است شادکامی چیست؟ مکتب روانشناسی شادکامی را اینگونه تعریف میکند: شادکامی یعنی رسیدن به حداکثر رضایت از زندگی و حداقل نارضایتی از زندگی؛ ولی وقتی به مفهوم عمیق آن فکر کنیم میبینیم اینگونه نیست. . انسان از ابتدای تولد مفهوم درد و رنج را با اولین نیازهای خود تجربه میکند، و همواره برای رفع این نیازها دچار استرس و اضطراب است؛ درنتیجه نظریه «روانشناسی مثبت» مطرح میشود. حال میتوان در تکمیل تعریف شادکامی گفت: افرادی میتوانند شادکامی داشته باشند و احساس خوشبختی کنند که رنج و غم را بخشی از زندگی خود بدانند و آنها را تبدیل به فرصت کنند یا در کنار مسائل دیگر زندگی خود بپذیرند.
دکتر عبداللهی در مورد ویژگی افرادی که شادکام هستند به «نظریه سرسختی (Hardiness)» کوباسا اشاره کرد و گفت: سرسختی ترکیبی از باورهای فرد در مورد خود و جهان است که از سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزهجویی تشکیلشده و هرچه درجه سرسختی شخصیتی فرد بیشتر باشد فرد احساس رضایت از زندگی و حس شادکامی بیشتری خواهد داشت.
وی در ادامه مؤلفههای سختی را اینگونه توضیح داد: مؤلفه تعهد در فرد نشان میدهد وی توانایی شناخت ارزشها، اهداف و اولویتهای ویژه را دارد و تهدیداتی که در موقعیتهای زندگی خود حس میکند را بهدرستی ارزیابی میکند. مؤلفه کنترل در فرد از جنبه درونی و بیرونی است و فرد خود را مسئول تغییرات ایجادشده در زندگی میداند و بر این باور است که قادر است با تلاش، آنچه را در اطرافش رخ میدهد تحت تأثیر قرار دهد و در آخر مؤلفه مبارزهجویی است، فردی که مبارزهجویی بالایی دارد، موقعیتهای مثبت و یا منفی را که به سازگاری مجدد نیاز دارند، فرصتی برای یادگیری رشد میداند تا تهدیدی برای امنیت آسایش خویش. چنین باوری انعطافپذیری شناختی، قدرت تحمل رویدادها و موقعیتهای مبهم و ناراحتکننده زندگی را به همراه دارد.
دکتر عبداللهی ادامه مبحث شادکامی واقعی را که چگونه آن را به دست آوریم به جلسه بعد موکول کرد و در پایان به سؤالات همکاران پاسخ داد.
از علاقمندان دعوت می شود بر اساس اطلاع رسانی در گروه های مجازی ایثارگران در جلسات بعدی کارگاه ها شرکت نمایند.