به گزارش روابط عمومی دفتر امور ایثارگران دانشگاه علوم پزشکی تهران: در این جلسه مدیر امور ایثارگران از حضور فعال شرکت کندگان در کار گاه تقدیر و تشکر کرد سپس خانم دکتر بیات کارشناس دفتر امور زنان در ابتدا از رشادت ها و از خود گذشتگی شهدا معزز و خانواده های محترم شهدا و ایثار گران تقدیر به عمل آورد و سپس به بحث در مورد نیک زیستی در شرایط دشوار پرداخت.
ایشان گفت :از نظر بودا رنج این است که ما انسان ها از این بابت دچار رنج میشویم که حاضر به پذیرش تغییر نیستیم. زندگی رو به رشد و تغییر می باشد و هر آنچه که در سنین مختلف داشته ایم ممکن است دیگر با آن ها مواجه نشویم و اینکه از این تغییرات رنج میبریم در حالی که تغییر جزء از روند زندگی است. همانگونه که نوزاد به کودک،نوجوان، جوان و سالمند تبدیل میشود زندگی هم این گونه است، یعنی اینکه در هر شرایطی که ما در آن قرار بگیریم قابل تغییر است و از کنترل ما خارج می باشد و ما به خاطر اینکه با قاعده تغییر نمی خواهیم روبرو باشیم دچار رنج می شویم.
سپس ایشان با ذکر این مثال به بحث ادامه دادند: جهان را یک دایره فرض کنیم که تعداد نقاط زیادی در این دایره وجود دارد و محل هایی است که قابل کنترل ما انسان ها نیست که بسیار بسیار زیاد است حال در این دایره یک مربع کوچکی را در نظر بگیریم و در اینجا سه نقطه و سه محور است که ما می توانیم روی آن مؤثر و تاثیر گذار باشیم ولی باز هم کاملاً نمی توانیم کنترل کنیم: ۱- حیطه امور مالی: مدیریت مالی ما دست خودمان است ولی با این حال نمی توان آن را صد در صد کنترل کرد ولی می توانیم از یک سری امکاناتی که داریم تا حدودی این جریان را مدیریت کنیم. ۲- حیطه روابط: به طور مثال بنده می روم منزل خواهرم و وی و شوهرش رفتاری انجام می دهند که باعث ناراحتی بنده می شوند، بنده می توانم تنها کاری که انجام دهم کمتر با ایشان رفت و آمد کنم ولی نمی توانم صد در صد قطع رابطه کنم. پس بنابر این ما می توانیم در اکثر اوقات و نه همه وقت ها به شرایط محیط تاثیرگذار باشیم. ۳- حیطه سلامت: ولی آن هم باز ما نمی توانیم به طور صد در صد مراقب سلامتیمان باشیم و همه چیز را تحت کنترل خود در بیاوریم مثلاً همین شرایط کرونا هر چقدر ما رعایت کنیم امکان نفوذ باز وجود دارد و فقط ما می توانیم بگوییم با رعایت یک سری از پروتکل های بهداشتی احتمال دچار شدن به این بیماری را کمتر کنیم.
تنها یک نقطه از این دایره وجود دارد که ما میتوانیم آن را کاملاً کنترل کنیم و آن رفتار ما می باشد.
رفتار یعنی چه؟ مجموعه ای از حرکات ما که منجر به احساسات و تغییرات فیزیولوژیک بدن و عملکرد ما می شود رفتار ما را می سازد و مهمترین مؤلفه ای که در رفتار ما وجود دارد افکار ماست و هر چقدر روی افکارمان مسلط باشیم در واقع میتوانیم بگوییم روی رفتارمان مسلط هستیم و تا میتوانیم آنچه را که میخواهیم بدست می آوریم.
قسمت دوم بحث از داستانی از مولانا آغاز شد: در یک برکه سه ماهی با خوبی و خوشی کنار یکدیگر زندگی میکردند. روزی دو صیاد از کنار این برکه در حال گفتگو عبور میکردندکه یک از آن ها به دیگری گفت این سه ماهی چقدر فربه شده اند و باید آن ها را صید کنیم، این سه ماهی هر کدام ویژگی خاصی داشتند: یکی از آن ها بسیار باهوش بود، دیگری بسیار مضطرب و تنبل بود و آن یکی کودن بود. ماهی باهوش تا این سخن را شنید به دو ماهی دیگر گفت ما دیگر اینجا نمی توانیم زندگی کنیم و باید نقل مکان کنیم یا به اقیانوس یا به دریا و یا جایی دیگر به دلیل اینکه صیادان جای ما را پیدا کردند و ممکن است هرچه سریعتر بیایند و ما را صید کنند. آنکه احمال کار و تنبل بود گفت نه آن ها رفتند و معلوم نیست که چند وقت دیگر باز گردند و در آخر آن ماهی کودن گفت ما چندین سال است اینجا زندگی میکنیم و آدم های زیادی آمدند و رفتند ولی ما را نتوانستند صید کنند. فردای آن روز ماهی باهوش از آنها جدا شد و از آبراهی که باز بود خود را به دریا رساندو صیادان وقتی به آنجا رسیدند سریع از آن آبراه رد شد، دومی که مقداری تنبل یود دید که صیادان آمده اند خود را به لین طرف و آن طرف برکه زد و در حالی که اضطراب شدیدی پیدا کرده بود خود را به مردن زد و در حال مردن آمد روی آب و صیادان دیدند که آن ماهی مرده است با آن ماهی کاری نداشتند و ماهی خودرا آهسته آهسته به آبراه رساند و فرار کرد و نوبت ماهی سوم و کودن شد و وقتی آن هم خود را به مردن زد صیادان دیدند که از سه ماهی هیچی نصیبشان نشده بین خود گفتند حداقل این یک ماهی مرده را بگیریم و بدهیم گربه مان آن را بخورد. نتیجه ای که مولانا از این داستان می نویسد چنین است: انسان هایی که زود تغییر را می پذیرند و با تغییر مقاومت نمیکنند و با هوشند و می دانند که الان باید شرایط را تغییر دهند ولی آدم هایی که با تاخیر شرایط را میپذیرند این دسته انسان های مضطربی هستند زیرا به وقت این عمل را انجام نمیدهند و آدم هایی که مقاومت شدید دارند و هیچگونه تغییر را نمیپذیرند کودنند.
بنابراین اگر میخواهیم از زندگی رنج نبریم باید با تغییرات همراه باشیم و مقابله نکنیم و همیشه در حال باید زندگی کنیم و شرایط کنونی را بپذیریم.
در ادامه ایشان از تمامی مخاطبان خواستند که تمرینی انجام دهند و چشم های خود را ببندند و خود را در کنار ساحل یک دریا در یک ویلای لوکس در نراس آن در حال استراحت در نظر بگیرند و از خورشیدی که کنار ساحل می تابد آفتابگیری کنند و لذت ببرند و فانوسی که در شب میبینند در زندگی واقعی ببینند چه کسی این نقش را در زندگی آن ها ایفا می کند. انسان برای رسیدن به روشنگری و زندگی بهتر به یکی از این خورشید و یا فانوس دریایی یا در واقع راهنما نیاز دارد.حال خود را باز در آن فضا قرار دهید و محیط پیرامون خود را مملو از توپ های رنگی و خوش نقش ببینید آن توپ های رنگی در واقعیت زندگی شما، شادی، تفریح و سلامت روح شما هستند.
معنای زندگی در واقع تنها چیزی که به ما شهامت وجودی می دهد و زندگی که بدون هدف به جلو می رود قطعاً به بن بست خواهد خورد.
وی در ادامه خاطره ای از مریضی تعریف کردکه دچار بیماری کانسر بود و دکترها به ایشان گفته بودند که شما بیشتر از ۴ ماه زنده نیستید ایشان در این مدت به خوشگذرانی و سفر و خوشی با بچه های خود رفت و به آماده سازی بچه های خود برای روزهایی که دیگر مادر ندارند پرداخت فردی آمد و گفت چه میکنی ایشان گفتند بنده دچار این مشکل هستم و نقطه کنترل آن دست بنده نیست و مرگ هم همچنین ولی فرآیندبین این دو مسیر دست بنده است و میتوانم گونه ای رفتار کنم که باعث ناراحتی دیگران شوم و یا جوری رفتار کنم که به دیگران روحیه بدهم.
ما پنج نیاز اساسی داریم که در تمامی انسان ها وجود دارد: ۱- بقا ۲- عشق ۳- خودشکوفایی و رشد و قدرت ۴- آزادی و استقلال ۵- تفریح
در ادامه دکتر آقای دکتر مقیمی مدیر امور ایثارگران بازخوردهای صحبت های خانم دکتر بیات را به صورت لفظی از طرف مخاطبان بیان کردند.
در آخر دکتر بیات به این نکته اشاره کردند که اگر ما جهان را به مثلث تشبیه کنیم که این مثلث دارای سه ضلع می باشد هر یک از این اضلاع اگر کنار هم قرار بگیرندتشکیل یک مثلث است و این مثلث جهان تاریکی داخلش است که هیچ روزنه ای برای نور در آن موجود نمی باشد و اگر در این جهان تاریک زندگی کنیم خیلی زود فرسوده می شویم و از بین خواهیم رفت. بنابر این باید در هر ضلع این مثلث باید تلاش کنیم و یک روزنه ای به بیرون ایجاد کنیم تا نور به داخل وارد شود. روزنه های اضلاع شامل، ضلع اول: امیدواری به ابدیت و رحمانیت خداوند ضلع دوم چیزی برای عشق ورزیدن و مهمتر از همه به خود عشق ورزیدن و صلح با خودمان است. ضلع سوم کارهای مثبتی برای انجام دادن. وقتی دیگران را می بخشیم یعنی افکار منفی را از خود دور می کنیم و به خود ارزش می دهیم.
رفتار انسان ها ناشی از ادراک آن هاست. هرکسی در زندگی خود میتواند بر اساس نظام ها و باورهای خود رفتار کند. سه چیز در زندگی ما آدم ها بسیار ارزشمند است: ۱- مادر یک فرد بسیار بزرگی است ۲- یک سری اشیاء و چیزهای ارزشمند ۳- نظام ارزشی ( نظام ارزشی هر کس برای خود آن فرد ارزشمند است و ما باید یاد بگیریم به نظام ارزشی دیگران احترام بگذاریم و یکدیگر را مورد قضاوت قرار ندهیم.)
در نهایت با این سخن جلسه به اتمام رسید: خدایا آنقدر به من توان بده که هر آنچه در زندگی نمی توانم بپذیرم تغییر دهم و آن شکیبایی را به بنده عطا کن که هر آنچه در زندگی نمی توانم تغییر دهم آن را بپذیرم و شعوری و درکی به من عطا کن که بتوانم بین این دو را تشخیص دهم.
یاد آوری میگردد بیست و یکمین جلسه کارگاه با موضوع تفکر انتقادی روز یکشنبه ۲۹اذر ماه از ساعت۲۰الی ۲۱ برگزار میگردد. علاقه مندان میتوانند در فضای اسکای روم هر هفته این مباحث را پیگیری نمایند برای شرکت در کارگاه روی لینک زیر کلیک کنید و به عنوان میهمان وارد شوید. skyroom.online/ch/virtualtums/issargaran