حدود یک ششم افراد در دنیا به زبان چینی ماندارین صحبت می کنند که به همین دلیل باعث شده است تا به عنوان پر استفاده ترین زبان در جهان به حساب بیاید. شش زبان رسمی که در سازمان ملل وجود دارد به ترتیب زبان انگلیسی، فرانسوی، روسی ، عربی، اسپانیایی و چینی ماندارین می باشد. علاوه بر چین کشورهایی چون اندونزی، تایوان و سنگاپور از این زبان استفاده می کنند. کاراکترهای زبان چینی بیش از ۳۰۰۰ سال تاریخ دارند.
یادگیری زبان چینی ماندارین به خاطر نداشتن حروف الفبا و تعداد کاراکتر ها بسیار سخت شده است. گرامر این زبان نسبت به گرامر زبان های انگلیسی و فرانسوی بسیار راحت و ساده می باشد. در زبان ماندارین لزومی ندارد که جنسیت را مشخص کنید و تفاوتی بین جمع و مفرد در این زبان وجود ندارد. همچنین فعل های آن نیازی ندارن که صرف شوند و زمان های فعلی سخت نمی باشند.
در زبان چینی ماندارین هیچ حروف الفبایی پیدا نمی شود و برای رساندن منظورشان از نمادهایی که به آن ها کاراکتر می گویند استفاده می کنند. در واقع این کاراکترها نمادهایی هستند که جزو قدیمی ترین سیستم نوشتاری به حساب می آیند. کاراکترهای زبان چینی به چندین نوع هستند طوری که زبان روز این کشور با زبان سنتی آن تفاوت زیادی دارد و حتی تحصیل کردههای زبان چینی نمیتوانند آن را تشخیص دهند. زبان چینی کاملا نقاشیاست که تبدیل به خط شدهاست برای همین به زبان «اندیشه نگار» یا «مفهومگرا» نیز شناخته میشود. به طور مثال مفهوم « حسابکردن» و «شمردن» کاراکتر اولیهاش شبیه به زنی است که نشسته و یک سینی جلوی خود دارد و در حال پاک کردن برنج است. در کاراکترهای سنتی به خوبی میتوانید این نقاشی بودن را ببینید. اما امروزی آنها تفاوت پیدا کردهاست. برای مثال اگر کاراکترهای سنتی را ببینید کاملا می فهمید که کدام نماد خوردن است. اگر زبان چینی هم ندانید میفهمید که این نماد نماد انسان است. مثلا کاراکتری وجود دارد که بغل هرچیزی بیاید یعنی آب دارد. میتواند نشان دهنده آب یا رودخانه یا نوشیدنی باشد. با وجود آنکه عدهای خط کشورهای آسیایی را شبیه به هم میدانند باید گفت که اصلا اینطور نیست و زبانهای کرهای و ژاپنی دارای الفبای مشخص هستند.
زبان چینی زبان ادای هجاهای مختلف است و ادای کلمات بسیار محل حساسیت است. هجاهای مشترک چندین معنا دارند که باید دقیق و درست ادا شوند. تقریبا هرهجا چندین معنی میدهد. مثلا هجای ma اگر با تلفظ یکنواخت گفته شود به معنی «مادر» است و اگر کشیده تلفظ شود به معنی «اسب» میشود که یک تلفظ اشتباه میتواند افتضاح به بار بیاورد. برای همین یک سری کلماتی که در طول روز بسیار استفاده میشوند، از زمان تولد کودک روی آنها کار میشود تا دقیق و درست در ذهنش حک شود چون تلفظ غلط بسیار اشتباه به وجود میآورد. جالب است بدانید هجاها و کلمات چینی برعکس سایر زبانها اغلب به مصوت ختم میشوند.
چینیها یک فرهنگستان فرهنگ و ادب خیلی قدرتمند دارند که هیچ کلمهای بدون اینکه ازاین فرهنگستان رد شود وارد این کشور نمیشود. حتی کلمه «تلفن» که همه دنیا به آن تلفن میگویند اما در چین اصلا اینطورنیست. به طور مثال به موبایل میگویند: «سونگ کی سونگ» که ترجمه تحت لفظی آن «گیرنده برقی جیبی» است. تقریبا هرچیزی در چین معادل دارد حتی اسامی آدمها را ترجمه میکنند. به طور مثال اگر کسی به نام «دیوید» به ایران بیاید ما همان «دیوید» صدایش میکنیم بعد فارسی یادش میدهیم. اما برای چینیها اینطور نیست. اگر کسی بخواهد مدت طولانی کنار چینیها باشد باید اسمش را تبدیل کند و اسم چینی بگذارد وگرنه ناراحت میشوند.
طبق بررسی هایی که انجام شده است کسانی که در حال یادگیری زبان چینی ماندارین هستند از هر دو نیم کره ی مغزشان برای یادگیری استفاده می کنند. ولی کسانی که زبان انگلیسی را یاد می گیرند فقط از نیم کره ی چپ مغزشان بهره می برند. برای اینکه بتوانید تفاوت بین کلمات چینی را تشخیص دهید باید از دو نیم کره ی مغزتان استفاده کنید. چون مدل بیان کردن لغات با معنای آن به قدری با هم شبیه هستند که فرد برای تشخیص تفاوت های آن باید از هر دو نیم کره مغز کمک بگیرد.